گفتگو

متن مرتبط با «زمستون تن عریون باغچه» در سایت گفتگو نوشته شده است

زمستون

  • اول آشناییمون حرفا چه شاعرانه بود     همیشه فکر می کنم که صبح برفی فرصت خوبیست برای ناپیدا شدن برای رفتن و به دنیای سفید پیوستن همیشه صبح برفی مرا به خاطرات لبخندهای تو وصل می کند به یک هدیه ی زیبای غیر منتظره که قلبم را تسخیر می کند .و گرمای یک لبخند بزرگ ...آنوقت که هوای سرد زمستون مثل سیم خاردار توی ریه هایم می پیچد فقط و فقط به لبخند تو فکر می کنم تو همیشه بهاری و من پاییز اما یک صبح سرد پاییزی که پرده های بیمار را از پنجره ی صبح کنار زدم تو به من یک روز زیبای برفی هدیه دادی که همه ی فصل هایم را و همه ی کوچه هایم را لبریز از رنگ سفید کرد تو چیزی توی لبخندت ,زمستون,زمستون تن عریون باغچه,زمستونه سرده دمش گرم,زمستونه خدا,زمستون علی سورنا,زمستون خدا,زمستون خدا سرده,زمستون فصل تولد تو,زمستون افشين مقدم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها