قِصّه ی من و تو...!؟
.
در مصاف باران و زمین عاشق شدیم
و به تکرار پرسیدیم از هم:
ما گم شدهایم یا سرگردانیم؟
از تو پرسیدم:
راهِ خانه از کدام سو بود؟
و تو گفتی:
کاش به خانه بازنگردیم
ما
عاشق شده بودیم
اما نمیدانستیم
آن حس دلهره نامش چیست
چیست که درون سینهمان
سرخوشانه صفیر میکشد وُ
آنی بازنمیایستد؟
ما نمیدانستیم وُ...
همه جا تاریک بود
دست جنباندیم
یافتیم دستهای هم را
وُ آرام گرفتیم
در مصاف باران و زمین
ما دستهای هم را گرفته بودیم
وُ بیهراس
به سوی آن صدای موزون پیچیده در تاریکی
به سوی تاریکی
پایکوبان رقصیده بودیم
ما نمیدانستیم عشق یعنی چه
و آن «تپش بیوقفه درآغوش هم» نامش چیست
آنچه بود
ما
پیش از اینها به هم رسیده بودیم
ما
مقصدِ هم بودیم
ما
خالقانِ عشق
موسیقی وَ شعر بودیم
.
گفتگو ...برچسب : نویسنده : easao بازدید : 71